جدول جو
جدول جو

معنی بابل پشت - جستجوی لغت در جدول جو

بابل پشت(بُ پُ)
یکی از نواحی مشهدسر. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 116 قسمت انگلیسی چ قاهره 1342 هجری قمری). دهی از دهستان پازوار بخش بابلسر شهرستان بابل در 3هزارگزی جنوب بابلسر، کنار شوسۀ بابل به بابلسر. دشت، معتدل مرطوب، مالاریائی. دارای 515 تن سکنه. آب آن از چاه است. محصول آن صیفی، پنبه، غلات، کنجد و شغل اهالی زراعت است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
بابل پشت
روستایی در بابل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ)
محله ای به اصفهان و آنرا دیردشت نیز گویند. (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(پُ)
ستوری که شانه و کفلش برآمده و کمرش فرورفته باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به چاک پشت شود
لغت نامه دهخدا
فرد تنبل و از زیر کار دردو
فرهنگ گویش مازندرانی
روی سکو
فرهنگ گویش مازندرانی